: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: آرشيو يادداشت ها :
تقدیر
دردم از عشق است و درمانی به حالم نیز نیست
در سرم سودای فکرت خالی از تشویش نیست
دل خراب و روح ویران شد ز هجر تو کنون
از خطایم توبه کردم، توبه از تو دیر نیست
از همان روز ازل گندم نخوردم من ولی
دیدن روی تو پایین تر ز بلع سیب نیست
چشم من میلی ندارد خانه ی رویت شود
در بلور چشم من، اسم تو در تقدیر نیست
برگ برگ سررسیـد عمـر من خالی ز تو
می شود، در دل دگر سودای عشقت نیز نیست
نوشته شده توسط : شاعر: فاطمه ر.