بوی خاک - عـشـق تــو در جـــان من غــوغــا کـنـد

بوی خاک

سه شنبه 88 اردیبهشت 1 ساعت 1:9 صبح

یا حبیب قلوب الصادقین

مگر نمی گویند دنیا زندان مومن و بهشت کافر است.

تن را دیگر تاب ماندن در این چارچوب سیاه و سفید نیست.

قفس سیاه و سفیدی که عده ای با عینک رنگی به آن می نگرند.

 دلم هوای بوی خاک کرده، بوی خاک نم دار تمام فضای روحم را پر کرده است.

چارچوبی از خاک با سقفی از خاک و بوی خاک.

که از این خانه است که باید پر کشید تا عرش معبود.

باید خاکی شد تا افلاکی شد.

همه از اوییم و به سوی او باز میگردیم.

دلم برای او تنگ شده، باید سوخت و ساخت.

معبودا، دلم عزت ابدی می خواهد.


نوشته شده توسط : شاعر: فاطمه ر.

نظرات ديگران [ نظر]



انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس